گفت‌وگو با شاعر بي‌ادعا

با جعبه شيريني در دست وارد تحريريه شد، كسي او را نمي‌شناخت، البته او به دعوت يك همكار قديمي در دفتر سرپرستي روزنامه ايران در البرز حضور يافته بود.
هنگامي كه اين همكار پيشكسوت به استقبال او رفت بقيه اعضاي تحريريه متوجه شدند او مهمان عزيزي است كه شعر هم مي‌سرايد، در واقع دفتر سرپرستي روزنامه ايران در البرز ميزبان شاعري بود كه حدود 12 سال از عمر خود را در خارج از كشور سپري كرده است.
منوچهر خدابنده لو در اين ديدار دوستانه چندين بيت از شعرهايش را خواند كه به‌خصوص يكي از آنها در توصيف استان شدن كرج بسيار جالب و شنيدني بود، هرچند او در كمال فروتني تأكيد مي‌كرد كه من هنوز نمي‌توانم خود را شاعر بنامم.
او كه از سال 62 تا 74 را در آمريكا زندگی کرده و داراي 2مدرك مهندسي مكانيك و روانشناسي است، بعد از بازگشت به وطن، فارغ از تجربه‌هاي خارج از كشور و تحصيلات دانشگاهي، براي امرار معاش يك مغازه طلافروشي در محل تولد خود يعني كرج داير
كرده است.
گويا دوستي همكار پيشكسوت ما با اين شاعر به گذشته‌هاي دور باز مي‌گردد و قسمت هایی كه اين دو با گويش كرجي باهم گپ مي‌زدند و خاطرات گذشته را مرور مي‌كردند، از بخش‌هاي جذاب اين ديدار بود.
خدابنده لو با ابراز خرسندي از حضور در تحريريه روزنامه گفت: راستش از 2جهت خوشحالم، يكي پاسخ به دعوت دوست بسيار عزيز و قديمي‌ام و دوم عرض تبريك و آرزوي موفقيت براي سرپرست جديد روزنامه ايران در استان.
وي افزود: ايران نام بزرگي است و فكر مي‌كنم با تركيب نيروهايي كه سرپرستي جديد گردهم آورده، اهميت و نقش بارز روزنامه ايران بيش از گذشته در البرز جلوه كرده و با افزايش شمار مخاطبان در اين استان، جايگاه اين روزنامه نيز به عنوان جريده رسمي دولت تدبير و اميد، بيش از پيش تقويت و تثبیت خواهد شد.
خدابنده لو گفت: گرچه نوشتن و گفتن جمله‌هاي مترادف و شبيه شعر در دوران مدرسه را به ياد دارم اما هيچگاه به‌طور جدي به آن نپرداختم تا اينكه پس از بازگشت از آمريكا، احساس كردم طبع شاعري‌ام آنقدر هست كه آنها را به مجموعه تبديل كنم، بنابراين شروع به سرودن و جمع‌آوری شعرهايم كردم و قصد دارم در آينده در صورت امكان آنها را چاپ كنم.
وي كه بيشتر تمايل به سرودن قصيده دارد و به گفته خودش براي مردم كوچه و بازار شعر مي‌گويد، اظهار داشت: مي‌توانم بگويم كه مضمون شعرهايم بيشتر آييني و مناسبتي است از جمله در مورد عاشورا، رمضان، يكتاپرستي، اخلاق، عرفان، مهرباني، طبيعت و فصل‌هاي زيبايش است و تاكنون در چندين همايش و گردهمايي در استان به مناسبت‌هاي مختلف دعوت شده و شعرهايم را قرائت كرده‌ام.
اين شاعر كرجي كه تعلق خاطر زيادي به زادبوم خود دارد، در اين ديدار وعده داد علاوه بر همكاري و ارائه شعرهايش براي درج در روزنامه، شعري نيز درباره ویژه نامه البرز روزنامه ايران بسرايد كه تا آن زمان اين گفت‌وگو را با چند بيت از شعر او به مناسبت استان شدن البرز به پايان مي‌بريم.
كرج با قدمت دور و درازش
بود مشهور هواي دلنوازش
در اطرافش پر از باغ است و بوستان
همه سرسبز و خرم چون گلستان