درس‌های بازاریابی که از مادرم آموختم! – بخش دوم و پایانی

در بخش اول از این مطلب در مورد درس‌های بازاریابی که از مادرم آموختم و این که چقدر کنجکاوی مادرم در برخی مسائل ساده و روزمره باعث شده تا نکات بسیار خوب و مهمی در حوزه بازاریابی یاد بگیرم یا حداقل برایم یادآوری شود، برایتان گفتم و به دو مورد از این درس های بازاریابی اشاره کردم. در این بخش هم یک مورد دیگر از این درس ها را برایتان آورده ام.

گاهی اوقات استفاده از عبارت “پیش از خرید، یک‌بار امتحان کنید”، بسیار تأثیرگذار و تحول‌آفرین است.

من عموماً دارای سبک غذایی فاقد گلوتن و بدون مواد لبنی برای خودم هستم، به این معنا که هیچ نوع نان معمولی و سنتی یا محصولات لبنی در آشپزخانه خانه من پیدا نمی‌شود. دقیقاً یادم می‌آید که یک‌بار به دلیلی از مادرم خواسته بودم که شب را در منزل من سپری کند. در آشپزخانه سعی کردم جای هر چیزی را که ممکن است در طی روز و تا زمان بازگشت من به منزل به آن نیاز داشته باشد، به وی نشان دهم و برایش توضیح دادم که نان را در فریزر نگهداری می‌کنم، اما نانی که من مصرف می‌کنم فاقد گلوتن (تردکننده خمیر) است. در ابتدا روی خوش به مصرف کردن این نان نشان نداد، اما به من قول داد که فردا صبح در زمان صبحانه و در نبود من نیازی به استفاده از نان عادی نداشته و یک روز بدون نان در عمل برایش مشکلی را ایجاد نمی‌کند.

به یاد دارم که یک روز برای برداشتن قدری یخ به سراغ فریزر مادرم رفته بودم و در فریزر با همان برند نان فاقد گلوتن که خودم مصرف کردم مواجه شدم. واضح و روشن بود که مادرم آن نان فاقد گلوتن را امتحان کرده بوده و از طعم آن خوشش آمده بود و حالا دیگر فقط و فقط از آن نان برای خانه خودش هم تهیه می‌کرد؛ این موضوع به این معناست که تنها یک صبحانه استفاده از نان فاقد گلوتن به‌طور کامل رفتار خرید وی را تغییر داده بود.

قدرت نمونه محصول فوق‌العاده زیاد است، چراکه موجب می‌شود تا محصول شما از یک ایده انتزاعی به چیزی ملموس تبدیل شود که به‌عنوان یک خاطره ماندگار در ذهن مشتریان شما باقی بماند. خودم اخیراً هم موفق شده‌ام که این تاکتیک را در یک جلسه آزمون و بررسی فروشگاهی تست کنم. در این جلسه گروهی منتخب از افراد مؤثر و اثربخش را انتخاب و به یک رویداد در فروشگاهی دعوت و از آن‌ها با انواع و اقسام غذاهای فاقد گلوتن پذیرایی کردم. افراد بسیار زیادی را دیدم که به ارزش غذایی غذاهای ارگانیک و طبیعی اطمینان نداشتند و همچنین علاقه‌ای که به استفاده از مواد غذایی جایگزین مانند آرد بادام برای پخت‌وپز نداشتند، چراکه استفاده از آن‌ها خیلی برایشان عجیب و ناشناخته بود.

با ارائه نمونه طعمی جهت تست کردن از غذایی که آن‌ها می‌توانستند با استفاده از دستور غذایی طبیعی و ارگانیک و موارد غذایی طبیعی و ارگانیک ما تهیه کنند، آن‌ها برای امتحان کردن گزینه‌های دیگر و البته هماهنگ کردن زمان‌هایی برای مشورت با مربی سلامت غذایی ما بسیار هیجان‌زده شده بودند. امروزه پس از گذشت مدت‌زمان زیادی برگزاری این رویدادها به‌عنوان بخشی ثابت از برنامه بازاریابی فروشگاه جدید تبدیل‌شده است.

نکته بسیار جالب و مهم در رابطه با این درس‌ها این است که تمامی آن‌ها فقط و فقط درنتیجه توجه دقیق به امور و فعالیت‌های روزمره که در زندگی همه ما اتفاق می‌افتند و همچنین رفتار متقابل افرادی که با آن‌ها در ارتباط هستم، به نظر من رسیده است، نه از مطالعه کتاب‌های علمی و تخصصی. به‌عنوان بازاریاب، بدیهی است که همواره با توجه خاصی به این روابط و رفتارها داشته باشیم، از فرضیه دادن اجتناب کنیم و به آزمون کردن ایده و نظرات خودمان ادامه دهیم تا درنهایت به پیامی دست پیدا کنیم که به‌خوبی با مخاطبان ما ارتباط برقرار کند.