– هلن صدیق بنای: هیچکس نمیتواند در دنیای امروز بدون برقراری ارتباط زندگی کند.
ما برای برآورده شدن نیازهای روزمره خود باید ارتباط برقرار کنیم؛ نیاز به غذا، مسکن، نیاز به همکاری با دیگران برای ارضای حس دوستی و کامیابیاجتماعی و انواع نیازهایاقتصادی و اجنماعی؛ سایر نیازها هم که جای خود را دارند.
نیاز به مبادله اطلاعات،سرگرمی، نیاز به خلاقیت اجتماعی و … در واقع ارتباط ما را به شبکه گسترده انسانها پیوند میدهد.این شبکه از خانوادهشروع شده و به حلقه دوستان میرسد و بعدبا کمک رسانههای جمعی، کلجامعه و سراسر جهان را در بر میگیرد.
نحوه تکوین فردیت ما به میزان موفقیت ما در ساختن این شبکهها وابسته است.ارتباط صرفا مبادلهاطلاعات در بارهی واقعیتهای سخت افزاری نیست. بلکه ارتباط به معنایتبادلافکار، احساسات،عقاید و تجربیات نیز هست. از نظر فردی ارتباط ما را قادر میسازد تا به عضوی مفید و موثربرای اجتماعتبدیل شویم. از منظر اجتماعی ارتباط بین اجزای جامعه رشد و بقای جامعه را تضمین میکند.
حالبرای شناخت و درک هر چه بیشتر مقوله”ارتباط و ارتباطات” باید تاریخچه آن، دیدگاههای صاحب نظران، معانی، عناصر اولیه، روشهای ارتباطی، سیر صعودی و هر آنچه که به این حوزه مربوط میشود را بررسی کنیم.
پیدایش و پویایی علم ارتباطات را مانند بسیاری از علوم دیگر به اندیشهایرانیان، رومیان و یونانیان پیش از میلاد نسبت میدهند.
از سال 1930 پیشرفتهای بسیاری، ولی تدریجی در این زمینه خصوصاً توسط لازارسفلد، لوین، لاسول و هاولند انجام شد. به مرور زمان شمار محققان و پژوهشگران این حوزه افزایش یافته است.
محققان بزرگی مانند: کولی، دیویی، پارک، سایپر، لسول، لیپمن، لوین که آثار ارزشمندی در حوزهارتباطات بر جای گذاشتهاند. همچنین بخش آموزش و تحقیق این رشته در طی این دههگسترش یافته تا آنجا که واحدهای دانشگاهی و موسسههای پژوهشی و … تأسیس شدند.
عناصر ارتباطات
عناصر ارتباطات را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
کانال، زمینه، محیط، پس خورد، تداخل امواج، پیغام، دریافت کننده، پردازش و منبع.
فرایند “ارتباطات” بهانسانها اجازهمیدهد تا تجارب و دانش خود را در زمینههای مختلف به اشتراک بگذارند.
روشهای ارتباطات انسانی:
روشهای ارتباطی انسان را میتوان؛ زبان علائم، مکالمه، نوشتن، اشاره، حالت و حرکات بدنی، پخش رادیو و تلویزیونی و سینما بیان کرد.
ارتباط میتواند بهیکی از روشهای رو در رو، یک طرفه، ارادی یِا غیر ارادی و شفاهی یا غیر شفاهی انجام گیرد. علاوه بر آن ارتباط میتواند درون فردی و میان فردیهم باشد.
تعاریف ارتباط:
تاریخ اندیشههای ارتباطاتی تعاریف متعدد و مختلفی را از سوی صاحب نظران،پژوهشگران و نویسندگان ارتباطات در خود جای داده است. هر یک از اندیشمندان با توجهبه زاویه دید و اهمیتی که برای عناصر ارتباطات قائلهستند آن را تعریف کردهاند.
در این میان دو تعریف از مقبولیت خاصیبرخوردار است.
تعریف اول؛ ارتباط را فرایندی میداندکه به واسطهی آن ارتباط گر یا فرستنده از طریق یک رسانه یا مجرا پیامی را با تاثیراتی معین به گیرنده میرساند.
تعریف دوم؛ ارتباط را کنشی اجتماعی میداندکه افرادی از یک فرهنگ مشخص در واکنش به تجربه خود از واقعیت به مبادلهِ معانی میپردازد.
با این وجود نمیتوان تعریف واحدی از ارتباط کههمه افراد را قانع کند، ارائهداد. شایدهم اصلا چنین تعریفی وجود نداشتهباشد. بنابراین سعی بر این است، اندیشه و نظریات گوناگون را تا حد امکان جمع آوری تا بتوان آنها را بهیک مرز مشترک نزدیک ساخت.
“ارتباطات” از دیدگاه عدهایی بر مفاهیم متفاوت و گاهی متضاد گفته میشود. از طرفی هم ارتباط را تبادل متفکرانه دیدگاهها از طریق یک مکالمه معنادار بین دو انسانکه به نوعی ارسال پیام ساده و بدون تفکر است، میدانند. با این تعریف میتوان گفت ،ماشین ها و جانوران نیز ارتباط برقرار می کنند.
از طرف دیگر میتوان ارتباطات را یک فرایند سازمان یافتهبرای تبادل اطلاعات بین بخش ها که معمولا بواسطه یک رشتهعلائم انجام می گیرد، تعریف کرد. گروهی در تعریف خود بر ترغیب و اقناع یا همانندی و اشتراک اندیشه با ابعاد گستردهتر و تاثیرگذار قلمداد کردهاند. عدهای بر پاسخ و بازتاب تاکید بیشتری کردهاند. و برخی دیگر از اندیشمندان بر عنصر پیام تاکید دارند.
حتی لسول در سال 1948 یک مدل ارتباط کلامی ارائه میدهد. این مدل یکی از اولین نمونههای مدل ارتباط به مانند یک فرایند است:”چه کسی چه چیزی را از چه مجرایی به چه کسی و با چه تاثیری میگوید”.
او بر مفهوم” تاثیر” ارتباط تاکید داشت. از نظر متفکران دیگر مفاهیم “قصد” و “بافت”ارتباط اهمیت اساسی دارند.زیرا بیشتر ارتباطگران از ایجاد ارتباط هدفیدارند و نیز شرایط اجتماعی ارتباط لزوما بر نحوهی بیان و فهم پیام ها تاثیر میگذارد.
ارسطو فیلسوف یونانی اولین دانشمندی است که 2300 سال پیش در باره ارتباطات سخن گفته است. او در تعریف ارتباط در کتاب “علم معانی بیان” که آن را مترادف ارتباط میدانند، مینویسد: ارتباط عبارت است از جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران است. بهاین صورت که برقرار کنندهارتباط از هرراه و روش ممکن، طرف مقابل یا مخاطب خود را تحت تاثیر و نفوذ خود در آورده و نظر و عقیدهخود را به او بقبولاند.
ویلبر شرام در کتاب” زندگی و اندیشهپیشتازان علم ارتباطات” مینویسد:
اولین بار رومیها کلمهارتباط یعنی Comunicare را بهکار بردند. یونانیها پیشینهطولانی در ”سخنوری و بلاغت” دارند. ارتباط ترجمهلغت Communication است.
ریشهاین لغت از کلمهلاتین Communis است کهمیتوان آنرا به تفاهم و اشتراک فکر نیز ترجمهکرد.یعنی اینکه وقتی که با شخصی ارتباط برقرار میکنیم کار ما در حقیقت برقراری یک نوع اشتراک فکر و تفاهم اندیشهبا اوست.
مفهوم واقعی ارتباط با توجه بهریشه لاتین آن (در میان گذاشتن و تقسیم کردن) است. یعنی اینکه فقط یک فرستندهفعال و یک گیرندهانفعالی صرف نیست، بلکه بازخورد یا فید بکFeed back دومی را که تغییر دهنده طرز تلقی اولی است، هم بهحساب میآید. و از آن مهمتر مستلزم شرکت فعال تمام افراد ذی نفع در این روند ارتباطات نیاز است. و ارتباط در این حالت بهصورت یک چند بعدی با فیدبک در میآید.
ارتباط را میتوان جریانی چند سویهدانست کهطی آن دو یا چند نغر بهتبادل افکار، نظریات، احساسات و حقایق میپردازند. و از طریق بکاربردنعلاتمی و پیام هایی کهمعنایش برای آنها قابل درک است، اقدام به برقراری ارتباط میکنند
اگر ما ارتباط را نوعی تلاش آگاهانه فرستنده پیام برای سهیم ساختن گیرنده در اطلاعات، عقاید و اندیشهاش بدانیم، مسئله تفاهم و هماهنگی فرستنده و گیرنده اهمیت اصلی و اساسی پیدا میکند.
بنابراین، هرگونه انتقال پیام بین فرستنده و گیرنده ارتباط محسوب میشود. حال این فرستنده انسان باشد یا اینکه یک دستگاهمکانیکی فرقی نمیکند.
منبع : همشهری آنلاین
گردآورنده : شبکه پذیرش آگهی