مقاله پیش رو، اشاره به روندهایی دارد که اخیراً در سالهای گذشته طی تحقیقات مختلف در بازارهای سراسر دنیا در رابطه با اثربخشی فعالیت های بازاریابی و افزایش فروش شناساییشده و برگرفته از کتابی با عنوان “چرا او میخرد؟” است. بر اساس این روندها 10 استراتژی برنده را در دو بخش مجزا برای شما آوردهایم:
10استراتژی افزایش فروش
1- فقط محصول خودتان را نفروشید: بلکه تجربه حاصل از خرید را بفروشید.
نمایندگان فروش درواقع یک زنجیر انسانی بین برندها و انسانها هستند. بیتوجهی کردن و نادیده گرفتن آموزشهای مرتبط با حوزه فروش بهعنوان بخشی از فرایند بازاریابی همانند اداره کردن یک رستوران با استفاده از گارسونهایی آموزش ندیده است. تجربه خرید محصولات شما یک محرک مهم فروش و همچنین ایجاد رضایت مشتریان است که خود دلیلی بر اهمیت آموزش به فروشندگان برای موفقیت کسبوکار شما است. خودتان میدانید که مردم چگونه و با چه شور و شوقی برای نوشیدن یک فنجان قهوه به سراغ قهوههای استارباکس میروند، درحالیکه خیلی راحت قادر به تهیه آن در خانه هستند. پس حتماً در برنامههای آینده خود برای بازاریابی و فروش، آموزش فروش به فروشندگان را در برنامه خود داشته باشید، حتی اگر مجموعه شما بهطور مستقیم با مشتریان و فرایند خردهفروشی ارتباط ندارد، حتماً توجه کنید که نمایندگان شما از چنین آموزشهایی برای فروشندگان خود برخوردار شده باشند تا به بهترین نحو قادر به انتقال ارزشهای برند شما به مشتریان خود و افزایش فروش باشند.
2- مطلوبیت و راحتی میفروشند: راههایی را پیدا کنید که خریدن محصولات و خدمات شمارا سادهتر کند.
دو عامل تأثیرگذار در این رابطه نقش دارند. عامل اول این که در دنیای امروز هرکسی بهنوعی با یک درگیری ذهنی و فیزیکی مشغول است. عامل دوم این که تجارت الکترونیک درک و استنباط ما از آسودگی و سرعت را تغییر داده است. کسبوکارهایی که بر اساس خرید آنلاین بناشدهاند، موجب افزایش میل و علاقه مردم به آسانتر شدن فرایند خرید شدهاند. در دنیای بهاصطلاح کسبوکارهای خشت و گلی (اگر بخواهیم مثالی در دسترس از نمونههای وطنی فارغ از باکیفیت بودن یا نبودن خدمات ارائهشده بیاوریم) کسبوکار دیجی کالا نمونهای بارز از خرید آسان است. فکر کنید ببینید در کسبوکار خودتان چه فعالیتها یا فرایندهایی وجود دارد که در جهت آسانتر شدن خرید مشتریان و افزایش فروش ، میتوانید تغییراتی را در آنها ایجاد کنید.

3- خدماتی طراحی کنید که تکمیلکننده محصولات شما باشند.
زمانی که تحقیقاتی درزمینهٔ بازاریابی و فروش انجام میشود و جامعه آماری این تحقیقات عموماً از بین خانمها انتخابشده است، گاهی در پاسخهای آنها نمونههایی از این پاسخها را میبینیم که: “من خیلی از این چیزها دارم، چیزی که من می خوام کمک کردن در . . . است.” بهعبارتدیگر آنها بیشتر و بیشتر تمایل به خرید انواع خدمات دارند. این خدمات میتواند شامل هر نوع خدمتی باشند، از خدمات رفتوآمد گرفته تا خرید و تحویل کالا، آرایش و . . . بهطورکلی خدمات موجب شکل گرفتن جریانهای جدید درآمدی و تقویت کردن ارتباط مشتریان با کسبوکار شما میشود.
4- سعی کنید مشتری از انتخاب کردن شما حس زرنگی و باهوش بودن داشته باشد.
بهعبارتدیگر این مورداشاره به اجتناب از فروش و تمرکز بیشتر بر روی آموزش دادن و ایجاد آگاهی دارد. این استراتژی بخشی از جادویی است که فروشگاههای اپل در سراسر دنیا در زمان خردهفروشی کالاهای خود برای مشتریان انجام میدهند. نتیجه این است که بسیاری از مردم و مشتریان در حالی از این فروشگاهها قدم به بیرون میگذارند که احساسی مبنی بر باهوشتر بودن نسبت به زمانی که وارد فروشگاه شدند، دارند. بهنوعی میتوان گفت یک احساس مثبت است که موجب شکل گرفتن یک ارتباط عاطفی با برند میشود.
5- در فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی خود از کلیشههای مخصوص خانمها استفاده نکنید.
استفاده از این کلیشهها موجب سرد شدن و خاموش شدن تکبهتک مشتریانی میشود که سعی در جذب آنها دارید. اگر در حال ارزیابی کار و فعالیت خلاقانه خود و رسیدن به این پاسخ هستید که آیا خط و مرز ورود به دنیای کلیشهها را گذراندهاید یا خیر، یک تحقیق بازار انجام دهید و در این تحقیق از خانمها بخواهید که ایدهها، مفاهیم و … مورداستفاده تیمهای شمارا تست کنند و نظر خود را اعلام کنند. فراموش نکنید که: رنگ صورتی یک استراتژی نیست، مگر اینکه در حال جمعآوری کمک مالی برای حمایت از سرطان سینه باشید.
ادامه دارد . . .