بازاریابی نقشهای متعددی در سازمان دارد. ایجاد آگاهی، حفظ و نگهداری از اعتبار و ارزش برند، توجه به مشتریان و نیازهای آنها برخی از نقشهای حیاتی است که پس از شکل گرفتن سازمان و آماده شدن آن ارزش و اهمیت پیدا میکند. اما مهمترین نقش بازاریابی زمانی است که در پی ایجاد یک برند برای شرکت یا به موفقیت رساندن پذیرش محصول جدید باشد.
برخی از کسبوکارهای کوچک تصور میکنند که با تثبیت محصول آنها در بازار، نیاز به آغاز فعالیتهای بازاریابی برای پذیرش محصول در بازار دارند. نقش فعالیتهای بازاریابی در پذیرش محصول جدید تنها زمانی است که قصد معرفی محصول به نوآوران در بازار را داشته باشیم که درواقع احتمال انتخاب محصول توسط آنها در بازار وجود دارد.
اجازه دهید نگاهی داشته باشیم به روند پذیرش محصول:

همچنان که در تصویر مشخص است، پذیرش محصول عموماً توسط نوآوران انجام میپذیرد. البته ممکن است این پذیرش توسط پذیرندگان اولیه (مرحله بعدی) اتفاق بیفتد. هر دودسته از این مشتریان گروههایی هستند که یک شرکت نیاز به هدف قرار دادن آنها در طی مرحله معرفی محصول توسط فعالیتهای بازاریابی خودش دارد. همچنین قابلذکر است که در هر مرحله از دوره عمر محصول استراتژیهای خاصی برای بازاریابی محصول وجود دارد.
نقش بازاریابی در پذیرش یک محصول جدید
در تصویر زیر میتوانید نقش بازاریابی در پذیرش یک محصول جدید در طی هر مرحله از دوره عمر را مشاهده کنید:

همچنان که میبینید در ابتدا، یعنی در مرحله تولید ایده و توسعه ایده یا مفهوم بازار هدف عمدتاً شامل نوآوران و پذیرندگان اولیه است. مثالی برای این نمونه نسخههای بتا نرمافزارهای مختلف است که به بازار مصرف عرضه میشوند. در این مرحله تنها تعداد اندکی از محصولات مطمئن و آزموده شده برای آزمون شدن بازار در سطح بازار پخش میشوند.
این نسخه بتا بهاحتمالزیاد توسط پذیرندگان اولیه موردپذیرش قرار میگیرند که عموماً هم از هیجان بسیار بالایی برای عرضه شدن محصول در بازار برخوردار هستند. زمانی که خبر توزیع محصول منتشر میشود، این اکثریت اولیه و ثانویه هستند که محصول را تهیهکرده و مورداستفاده قرار میدهند.
همچنان که میتوانید ببینید، نقش بازاریابی در این مرحله بهمنظور تقویت پذیرش محصول چندین برابر میشوند.
– به عبارتی باید از چندین کانال مختلف بازاریابی بهمنظور اعلام زمان معرفی محصول به بازار استفاده کند که هم شامل رسانههای قدیمیتر (رادیو، تلویزیون و …) میشود و هم رسانههای جدیدتر و امروزی.
– باید به شناسایی آن بخشی از بازار کمک کند که احتمال پذیرش کالا یا محصول در آن بیشتر است.
– باید از طریق روشهای مناسب به بخش موردنظر از بازار دسترسی پیدا کند.
– باید راههایی را پیدا کند تا از طریق آنها دسترسی مشتری به محصول و پذیرش آن یا خرید آن برای مشتری بهمراتب آسان و آسانتر شود.
– همچنین خدمات مشتری هم جنبهای از کار است که خصوصاً در روزهای اول باید توجه خاصی به آن شود تا فرایند پذیرش محصول توسط مخاطبین بهمراتب سادهتر شود.
درمجموع، تاکتیکهای مختلفی در طی مراحل معرفی محصول و ماههای بعدازآن مورداستفاده قرار میگیرد تا محصول در بازار جایگاه خوب و مناسبی را کسب کند. اگر در این رابطه به بازار گوشیهای هوشمند توجه کنیم، بهخوبی متوجه میشوید که پذیرش محصول بهطور کامل بستگی به فعالیتهای انجامشده در ماههای قبل از معرفی محصول و نیز چند هفته پس از معرفی محصول دارد.
پسازآن رقابت در بازار ادامه دارد، محصول خودش را با بازار انطباق میدهد. اگر محصول، محصول خوبی باشد، بازاریابی دهانبهدهان کسب موفقیت و باقی ماندن محصول در بازار را تضمین میکند. بنابراین بهطورکلی تر میتوان گفت تأثیر فعالیتهای بازاریابی برای پذیرش محصول در بازار شامل 70% پیش از معرفی و 30% پس از معرفی محصول به بازار میشود.