هر چیزی که قابلاندازهگیری باشد، قابل ارتقاء پیدا کردن و بهبود هم هست و بقیه مواردی که شامل این وضعیت نباشند، در معرض قضاوت شخصی و خطاهای انسانی قرار دارند. بنابراین هر بازاریاب محتوایی باید اقدام به تعیین شاخصهای بازاریابی محتوایی برای خودش بکند. در حوزه بازاریابی ما قادر به تعیین شاخصهای بازاریابی محتوایی در خلأ نیستیم و باید آنها را بر اساس اهداف خودمان انتخاب کنیم:
– اینکه آیا در پی آگاهی از برند هستیم یا در پی کسب ترافیک بیشتر؟
– اینکه آیا به دنبال رهبری فکر در بازار هستیم یا تنها خوانندههای بیشتری میخواهیم؟
– آیا در پی ایجاد سرنخهای بیشتر هستید یا اینکه در پی تبدیل کردن سرنخها به مشتریان هستید؟
– آیا در پی اعلام به مخاطبین خود جهت آغاز کردن سفر خود گامبهگام همراه با خودتان هستید یا اینکه خواهان یادآوری سفری از قبل آغازشده به آنها هستید؟
بازاریابی محتوا میتواند یکی از مؤثرترین روشها برای تولید و تبدیل سرنخها به مشتری باشد، اما این روند تنها زمانی میتواند مؤثر واقع شود که شما در طی زمان تغییرات مؤثری را در استراتژی خود پیاده کنید.
و البته که تنها زمانی میتوانید این تغییرات مفید را در استراتژی خود پیاده کنید که اطلاعات لازم برای غنی کردن تصمیمات خود را در اختیار داشته باشید:
بازاریابی محتوایی مؤثر درنتیجه همکاری دو مجموعه مهارت مجزا ایجاد میشود و شما به این منظور نیاز به ترکیب علم و نظم و انضباط یک دانشمند با ژنهای خلاقانه یک هنرمند دارید.

علم یا هنر؟
سه سؤال مطرحشده در زیر شاکلههای اصلی برای ایجاد یک کمپین بازاریابی محتوایی موفق را مشخص میکند:
– محتوای من چه احساسی را در مخاطب ایجاد میکند؟
– آیا محتوای من به چشم میآید؟
– آیا محتوای من داستانی را روایت میکند؟
توجه داشته باشید که علم صرفاً بر دلها اثرگذاری خاصی ندارد!
گفتهای را که در ابتدا این مطلب به آن اشاره کردم در ذهن داشته باشید و هفده مورد از شاخصهای بازاریابی محتوایی را که برای شما جمع کردهام، برای بهینهسازی استراتژی بازاریابی محتوایی خود جهت داشتن فروش بیشتر بررسی کنید:
1- زمان باقی ماندن بر روی سایت
بهعنوان یک قانون کلی، مدتزمانی که بازدیدکنندگان بر روی سایت شما صرف میکنند یکی از بهترین مشخصهها از میزان تعامل آنها با شما محتوای شماست.
بیش از نیمی از بازدیدکنندهها کمتر از 15 ثانیه بر روی هر صفحه از هر وبسایتی وقت صرف میکنند، اما متأسفانه برای تولید یک سرنخ بهطور متوسط به مدتزمان بیشتری نسبت به این زمان نیاز است. به دست آوردن زمان متوسط باقی ماندن یک بازدیدکننده بر روی سایت شما و مقایسه آن با دیگر صفحات میتواند بهمرور روشهایی را برای بهبود و افزایش این زمان به شما آموزش دهد.
2- بازدیدکنندگان منحصربهفرد
اگر هیچ بازدیدکنندهای از محتوای تولیدی توسط شما بازدید نکند، هیچ کاربرد و منفعتی در تولید چنین محتوایی برای شما هم وجود نخواهد داشت. از طریق شمارش تعداد نفراتی که از سایت شما بازدید میکنند و بررسی کنترل این معیار در طی مدتزمان، شما میتوانید پس از مدتی به این نتیجه برسید که آیا کمپینهای بازاریابی مؤثر واقعشدهاند یا خیر؟
با توجه به این نکته، توجه داشته باشید که بیشازحد هم بر روی این معیار خاص تأکید نداشته باشید. من بسیاری از صاحبان کسبوکارها را میبینم که تمام مدت به این معیار توجه داشته و سعی در بالا بردن یا حفظ آن دارند، اما درواقع اگر شما بازدیدکننده جدید داشته باشید، اما این بازدیدکننده جدید پس از ورود به سایت شما و بازدید از آن هیچ رفتاری بر اساس میل شما در صفحات فرود شما از خودش بروز ندهد، این بازدید وی هیچ نفعی برای کسبوکار شما نخواهد داشت.
3- بازدیدکنندگانی که به سایت بازمیگردند
به دست آوردن دنبال کنندگانی که برای مدتزمان طولانی به وبسایت شما بازمیگردند، به همان میزان اهمیت دارد که واردکردن سرنخهای جدید به وبسایت شما اهمیت دارند. شمارش بازدیدکنندههایی که پس از هر بار خروج از وبسایت شما مجدداً برای مطالعه مطالب دیگر یا مطالب جدید به سایت شما بازمیگردند، نشاندهنده این موضوع است که محتوای شما اثربخش بوده و برای آنها مفید است.
4- مجموع سرنخها
سرنخها همیشه همانند نیروی حیاتی برای هر کسبوکاری هستند و به همین دلیل است که تولید سرنخ بخشی مهم و عمده از هر استراتژی بازاریابی محتوایی بهحساب میآید. پس همواره با تمرکز بر تعداد فرمهای پرشده بر روی وبسایت خودتان، تعداد ثبتنامها برای اشتراک مطالب و تعداد اشتراکها برای دریافت ایمیل از شما یا طرفداران خودتان در شبکههای اجتماعی که بعدها آنها را به خریدارانی برای خودتان تبدیل میکنید، تعداد این سرنخها در نظر داشته باشید.
5- بانس ریت(نرخ پرش)
یک پرش زمانی اتفاق میافتد، که یک بازدیدکننده وارد یکی از صفحات شما شده و سپس بدون باقی ماندن در آن گزینه بازگشت را انتخاب کرده یا کلاً آن صفحه را میبندد. بنابراین یک نرخ پرش یا بانس ریت بالا نشاندهنده این است که مخاطب محتوای شما جالبتوجه پیدا نکرده یا در موردی که کمتر اتفاق میافتد پاسخ سؤال خود را در وبسایت شما پیداکرده و سپس از آن خارجشده است.
نرخ پرش عموماً صفحه به صفحه مورد ارزیابی قرار میگیرد. اگر میبینید که یک صفحه یا تعدادی از صفحات شما دارای نرخ پرش بالایی هستند، نیاز به اصلاح و بهبود محتوای آن صفحات دارید.
ادامه دارد . . .