بازاریابی داخلی یکی از پیچیدهترین انواع بازاریابی است که تاکنون موردبررسی قرارگرفته است. این رویکرد از بازاریابی شامل تولید پیامهای اقناعی و آموزندهای است که با هر بخش و هر یک از کارکنان آن بخشها ارتباط برقرار کرده و در ذهن آنها طنینانداز می شود. بهترین روش برای هر شرکتی بهمنظور اجرای اثربخش بازاریابی داخلی تهیه یک طرح جامع برای آن است.
بهعنوانمثال، بانکWachovia در آمریکا را در نظر بگیرید که یکی از بزرگترین بانکهای حال حاضر در آمریکا به شمار میرود و در سال 2001 پس از ادغام دو بانک کوچکتر با یکدیگر تشکیلشده است. این بانک بلافاصله پس از تشکیل شدن نیاز به تهیه هویت برند برای خودش و القاء کردن آن بهصورت مؤثر و اثربخش به مجموعه بزرگی از کارکنان خود داشت. بهمنظور کمک به شکل دادن این فرایند، این مجموعه یک برنامه جامع بازاریابی داخلی را طراحی کرد که نتایج بسیار خوب و مؤثری برای آن در برداشت.
گام های طرح بازاریابی داخلی
1- شناسایی اهداف
اولین گام در هر طرح و برنامهای شناسایی اهداف واضح و روشن برای استراتژی بازاریابی داخلی است. این بخش میتواند شامل افزایش آگاهی از استراتژی جدید بازاریابی تا ترویج آگاهی از برند در بین کارکنان باشد. در رابطه با مثال مطرحشده بانک Wachovia، هدف آنها فراهم آوردن خدمات مشتریان برتر و البته و یکپارچه با شروع فرایند ادغام بود.
2- مشخص نمودن طرح و برنامهها
زمانی که اهداف اصلی مشخص شدند، طرح و برنامههایی برای دستیابی به این اهداف میتوانند مشخص شوند. این بخش هم میتواند خیلی پیچیده و جامع و درعینحال به نسبت ساده اجرا شود. اگر شرکتی قصد ایجاد آگاهی و ترویج آگاهی نسبت به یک محصول را داشته باشد ممکن است برنامههایی برای معرفی آن در جلساتی با کارکنان ترتیب دهد. اما اگر قصد ایجاد تغییر کلی در فرهنگسازمانی داشته باشند، ممکن است نیاز بهاضافه کردن کارکنان، شناسایی بخشهای سازمانی یا حتی توسعه خطوط محصول جدید داشته باشند.

در مورد همین مثال بانک Wachovia، داشتن خدمات مشتریان استثنایی هدف نهایی آنها بود. آنها این کار را با فراهم آوردن برنامههای آموزشی جامع و با استفاده از فناوریهای جدید بهمنظور بالا بردن کارایی اجرا کردند. ازاینرو کارکنان آنها از آمادگی لازم برای برآورده ساختن انتظارات تعیینشده پس از ادغام برخوردار بودند.
3- آموزش کارکنان
پیش از آن که این طرح و برنامه وارد مرحله عملیاتی شود، کارکنان باید آموزشهایی را در رابطه با اهداف کوتاهمدت و بلندمدت آن دریافت کنند. همه افراد حاضر در شرکت باید بهخوبی بدانند که اهداف بلندمدت برای آنها چیست و این که چگونه باید به این اهداف دست پیدا کنند. شرکتها هم برای توزیع اطلاعات لازم در رابطه با این موارد میتوانند از جلسات درونسازمانی، خبرنامه داخلی وبلاگ سازمانی یا . . . استفاده کنند.
طرح و برنامه موردنظر باید در هر زمان در دسترس و اختیار کارکنان باشد. این مرحله از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، چرا که فرایند بازاریابی داخلی بر فعالیتهایی بهمنظور ایجاد آگاهی متمرکز است. کارکنان باید چنان احساس کنند که گویی خودشان بخشی از برنامه هستند و به ایدهها و نظرات و بازخوردهای آنها اهمیت داده میشود.
4- ارائه مشوقهایی به کارکنان
همچنین برخی از شرکتها اقدام به ارائه مشوقهایی از قبیل پاداش نقدی با مرخصیهایی بهمنظور رفتن به مسافرت و … به کارکنان خود میدهند تا از این طریق در آنها برای دستیابی به اهداف سازمانی انگیزه ایجاد کنند. در این مورد بانک Wachovia، ارائه مرخصی زایمان بلندمدت و مزایایی ازایندست را برای خانوادهها در نظر گرفت. همچنین برنامهای برای مطلع ساختن کارکنان از دلایل آنها برای انتخاب اهداف سازمانی را در نظر گرفتند.
5- اجرای عملیات و بررسی نتایج
پس از آن که این طرح وارد فاز عملیاتی شد، متخصصین باید از نزدیک به بررسی آن پرداخته و نتایج حاصل از اجرای برنامه را در هر مرحله مورد ارزیابی قرار دهند تا مشخص شود که آیا فعالیتها و تلاشهای انجامگرفته تا این مرحله موفقیتآمیز بوده یا خیر؟ در برخی از فعالیتها و برنامههای بازاریابی داخلی از نظرسنجی و پرسشنامه بهمنظور دریافت بازخورد از کارکنان استفاده میشود. در این رابطه بانک Wachovia از سیستم نظرسنجی داخلی و آنلاین خودش بهمنظور ارزیابی باورهای کارکنان در رابطه با میزان وفاداری، رضایت شغلی و سیاستهای سازمانی استفاده کرد که به آنها در منطبق ساختن پیام برند خودشان بافرهنگ سازمانی بانک کمک کرد. نتیجه تمام این فعالیتها این شده است که امروز بانک Wachovia بالاترین میزان رضایت مشتری را در بین بانکهای مطرح ایالاتمتحده آمریکا از آن خودکرده است.