یکی از بهترین تغییراتی که در حوزه بازاریابی و تبلیغات در سال‌های اخیر اتفاق افتاده است، مطرح‌شدن بازاریابی محتوا و اهمیت آن در موفقیت کسب‌وکارها است که مسیر بازاریابی از اجبار زیاد مشتری به خرید، به سمت اقناع وی به خرید تغییر داده است. بازاریابی محتوایی اگر به‌صورت صحیح و بر اساس یک استراتژی ثابت و مستمر انجام بپذیرد، به دست آوردن یک نرخ بازگشت سرمایه معقول از طریق آن بسیار ساده و آسان می‌شود (البته یک‌باره نه و در طی زمان) و تقریباً هر کسب‌وکاری در دنیا قادر به بهره بردن از آن است.

یکی از نقاط قوت بازاریابی محتوا کاربردی بودن، سادگی، آثار چندوجهی و محدود نبودن آن به زمان – یعنی معتبر و باارزش بودن آن برای همیشه – است.

توجه کنید که در جمله بالا عبارت “برای همیشه” زمانی بسیار طولانی است که پایانی برای آن متصور نیست. اگر بازاریابی محتوایی تنها یک مُد و هوس زودگذر بود چه؟ اگر تمام تلاش‌های شما ماندگار نبود و زمانی اثر خودش را از دست می‌داد، چه؟ آیا واقعاً بازاریابی محتوا وابستگی به زمان دارد ؟ یا افق دید ما کوتاه است و آینده‌نگر نیستیم؟ پس اجازه دهید قدری وارد جزئیات این موضوع شویم.

استدلال‌هایی در دفاع از عدم وابستگی به زمان

تقاضای اطلاعات – ما در حال زندگی در عصر اطلاعات هستیم، اما هزاران سال است که اطلاعات به یک کالای تجاری تبدیل‌شده و مردم همواره در پی دستیابی به آن هستند. اولویت‌بندی ما از رسانه‌ها، کتابخانه‌ها، دانشگاه‌ها و پرونده‌های عمومی گواهی بر این مدعا است. بازاریابی محتوایی چیزی است که تنها تحت این عنوان در دهه گذشته معروف شده است، اما در طی تاریخ بشر همواره تولید و توزیع محتوای آموزنده و مفید همیشه مطرح بوده است. همواره مطالب جدیدی برای یادگیری وجود داشته و دارد و البته تقاضای مردم برای بهره‌مند شدن از آن‌ها هم وجود داشته و دارد؛ بنابراین، بازاریابی محتوایی همیشه وجود خواهد داشت.

تکامل رسانه‌ها – تئوری بر روی کاغذ بیان می‌دارد که مردم در آینده دیگر علاقه‌ای به خواندن مقاله‌ها نخواهند داشت و درنتیجه تقاضا برای آن‌ها کاهش پیدا می‌کند. البته این موضوع تا حدودی هم صحت دارد، چراکه امروزه بسیاری از افراد وابسته به گوشی‌های موبایل تلفن خودشان و تعاملات ناشی از آن‌ها هستند و بنابراین دیگر به‌راحتی قادر به دسترسی و مطالعه برخی از انواع محتوا نیستند. هرچند که بازاریابی محتوا با گذشت زمان ممکن است تغییر شکل و ظاهر دهد، مفهوم اصلی و هسته‌ای بازاریابی محتوا برای همیشه برقرار مانده و می‌ماند.

بازاریابی محتوا

ثبات و بقای اینترنت – اگر از نزدیک و در ابعاد کوچک‌تر به این موضوع نگاه کنیم، مطالب و محتوایی که شما تهیه می‌کنید، هرگز از بین نمی‌روند. افراد پیشرو اعتقاددارند که شرایط اینترنت و استفاده از آن در آینده این‌گونه باقی نمانده و به‌مرورزمان تغییر پیدا می‌کند، اما تا زمانی که اینترنت و امکان دسترسی به آن فراهم باشد، مقالات و محتوای شما نیز در سر جای خودش قرار خواهد داشت. به عبارتی هر یک مقاله‌ای که تدوین می‌کنید، به‌هرحال به‌طور مستمر ارزش‌هایی را برای شما ایجاد خواهد کرد، حتی اگر اینترنت به شکلی که امروز آن را می‌شناسیم، از بین برود، این حذف به‌صورت تدریجی اتفاق می‌افتد.

مزایای حاصل از اعتبار ماندگار – یکی از مهم‌ترین مزایای بازاریابی محتوا، تأثیر این استراتژی بر روی اعتبار برند شخصی یا سازمانی شماست. زمانی که یک بازدیدکننده مقاله‌ای را می‌خواند که شما تهیه‌کرده‌اید و پاسخ سؤال خود را پیدا می‌کند، درواقع پی به دانش و قدرت شما در یک زمینه خاص برده تأثیر قابل‌توجهی از برند شما می‌پذیرد. حتی اگر اینترنت حذف شود و آن محتوای شما هم حذف شود، این اعتبار و برند برای شما باقی می‌ماند و به نفع شما کاربری خواهد داشت.

استدلال‌هایی در رد عدم وابستگی به زمان

این استدلال‌ها درست، اما چرا از آن‌طرف به موضوع نگاه نکنیم؟ چه شواهدی مبتنی بر محدود و وابسته بودن بازاریابی محتوا به زمان وجود دارد؟

ناپایداری رسانه‌ها – تکامل رسانه‌ها؛ من از این نکته در بخش اول در دفاع از عدم وجود محدودیت برای بازاریابی محتوا بهره بردم، پس چرا دوباره در این بخش هم به آن اشاره می‌کنم؟ اگر مقالات روزی کاربرد خود را از دست بدهند و ما برای برآوردن بخش عمده‌ای از نیازهای خود به تماشای ویدئو روی بیاوریم؛ هر مقاله‌ای که تا آن زمان تألیف کرده‌اید، دیگر ارزشی را برای شما ایجاد نخواهد کرد. اگر حالا این اصل را در سطح کلان و در سطح هر رسانه، شکل در نظر بگیرید، می‌بینید که درنهایت پایانی برای هر روند موجود متصور است. این یعنی که حتی اگر بازاریابی محتوا برای همیشه باقی بماند، بازهم شکل آن مانند امروز نمی‌ماند.

متمرکز شدن محتوا – امروزه اطلاعات با سرعت زیادی در حال متمرکز شدن است، نمونه‌های از آن‌ها را می‌توانید در قالب سایت ویکی‌پدیا یا کتابخانه گوگل شاهد باشید که مردم هم برای رفع نیازهای اطلاعاتی خود به‌شدت به آن‌ها تکیه‌دارند، خواه برای جواب سؤالات ساده یا حتی انجام تحقیقات گسترده باشد و این منابع هم با سرعت درحال‌توسعه و تکامل و پیچیده شدن هستند.

رقابت و خستگی کاربر – اثربخش بازاریابی محتوایی منجر به محبوبیت بسیار زیاد آن‌ها شده است و این به معنای تعداد افراد بیشتر برای تولید محتوا و رقابت بالاتر برای دیده شدن این محتوا در سطح کانال‌های مختلف می‌باشد. به همین ترتیب، کاربران هم در حال اشباع شدن از محتوا هستند و پیش‌ازاین نشانه‌هایی مبنی بر خستگی را از خود نشان داده‌اند. پس همچنان که پیش‌ازاین شاهد خستگی و واکنش و پس زدن شدید مخاطبان نسبت به تبلیغات مستقیم بودیم، در آینده هم ممکن است چنین واکنشی را از سوی کاربران شاهد باشیم و آن زمان است که دیگر باید در پی یافتن یک تاکتیک جدید برای جایگزینی این روند باشیم.

هوش مصنوعی – هوش مصنوعی قدم‌های بسیار بزرگی در به دست گرفتن دنیای روزنامه‌نگاری برداشته است. هرچند که بعید است زمانی برسد که این حوزه به‌طور کامل جایگزین نویسنده‌های انسانی شود، اما به‌راحتی قادر به تولید بخش عمده‌ای از محتوا و اخبار مصرفی در دنیا در زمانی کمتر از یک نمونه انسانی است – به این معنا که دیگر جا و فضایی برای ورود بازاریابان محتوایی جدید به این حوزه وجود ندارد (حداقل دیگر مقرون‌به‌صرفه نیست). بر اساس این سناریو، محتوا همچنان وجود دارد و اثربخش است، اما دیگر مردم یا برندها آن را تولید نمی‌کنند و این موضوع به مسئله متمرکز شدن محتوا که در بالا به آن اشاره شد دامن می‌زند.

راه چاره

شاید 20 سال دیگر به این ایده که از عبارت بازاریابی محتوا به‌عنوان یک واژه استراتژیک در حوزه بازاریابی استفاده می‌شد، بخندیم، اما بااین‌وجود مطمئناً زیرساخت‌ها و فناوری ما تکامل پیدا می‌کند و من مطمئنم که بازاریابی محتوا حداقل به شکل دیگری به حضور خود ادامه می‌دهد. شاید اصلاً شبیه به چیزی که امروزه شاهد آن هستیم نباشد، اما مصرف‌کنندگان همواره در عطش اطلاعاتی به سر برده و از برندهایی که آن را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند، تقدیر می‌کنند.

لینک منبع

گردآوری شده توسط شبکه پذیرش آگهی

این مطلب را به اشتراک بگذار
WeCreativez WhatsApp Support
ارسال متن آگهی در این قسمت
سلام وقت بخیر