خوش خویی به معنای ایجاد بستر لازم و زمینه مناسب برای ارتباطات اجتماعی میان انسان ها جهت انس گیری و بهره مندی از توانایی ها و ظرفیت های یکدیگر در راستای دست یابی به کمال و خواسته های خود است.
در پایه و بنیاد هر ارتباط اجتماعی میان انسان ها با مسئله ای به نام ارتباطات کلامی و غیر کلامی روبرو می شویم؛ زیرا این ارتباطات پیوندهای انسان را با دیگری افزایش می دهد و زمینه را برای بهره گیری از توانمندی های دیگری برای وی فراهم می آورد و در مسیر شدن های پیاپی به او یاری می رساند.
خوش رفتاری و خوشرویی با مشتریان بهترین سرمایه ای است که تا کنون برای هر کسب و کاری خرج شده. اگر یک فروشگاه بزرگ در بهترین مکان همراه با شیک ترین ویترین و بهترین تبلیغات را داشته باشید ولی پرسنل شما رفتار خوبی با مشتری نداشته باشند، همه هزینه های شما بی فایده است.
در این نوشتار به رفتارهای فروشندگان که باعث رکود کسب و کارشان می شود ، اشاره شده است:
۱- فروشندگانی که به مشتری خود سلام نمیکنند و تُرش رو هستند.
۲- فروشندگانی که پشت تلفن و هنگام صحبت با مشتری خود، لبخند نمیزنند.
۳- فروشندگانی که روی هر شیشۀ مغازۀ خود نوشتهاند: «لطفاً تکیه ندهید»، «لطفاً دست نزنید»، «لطفاً با خوراکی وارد نشوید»… انگار که نوشته باشند: «کلاً وارد نشوید!»
۴- فروشندگانی که روی همۀ جنسهای مغازهشان نوشتهاند: «لطفاً دست نزنید.»
۵- فروشندههایی که وقتی خریدار از آنها میخواهد جنسی را نشان بدهد (معمولاً هم با لحنی تُند) میگویند: «اگر میخری بیارم!»
۶- فروشندگانی که به ظاهر خود نمیرسند، موی ژولیده و نامرتب دارند و بدنشان خوش بو نیست.
۷- فروشندگانی که متناسب با شغل خود لباس نمیپوشند (مثل فروشندۀ کت و شلوارهای رسمی که شلوار جین و لباس اسپرت میپوشد و موهایش را فشن درست میکند!)
۸- فروشندگانی که بیدلیل با خریدار صمیمی میشوند و جوک میگویند.
۹- فروشندگانی که جلوی مشتری، با سایر همکاران خود جروبحث میکنند.
۱۰- فروشندگانی که همانجا در برابر مشتری، دربارۀ کالاها و قیمتها با ویزیتورها یا نمایندگان شرکتها صحبتهایی میکنند که لزومی ندارد مشتریان در جریان آنها باشند.
۱۱- فروشندگانی که اصلاً گوش نمیکنند و توجه ندارند خریدار دنبال چه نوع جنسی است و میخواهند سلیقۀ خود را به او تحمیل کنند.
۱۲- فروشندگانی که خریداران را برای خرید، با اصرار زیاد و…، در رودربایستی قرار میدهند.
۱۳- فروشندگانی که برای اثابت خود و کالا قسم میخورند.
۱۴- فروشندگانی که نزد خریدار، از دیگر هم صنف یا شرکتهای تولیدی، ویزیتورها و… بدگویی میکنند.
۱۵- فروشندگانی که نمی دانند همیشه حق با مشتری است.
۱۶- فروشندگانی که پس از خرید، از مشتری خود به خاطر خریدش تشکر نمیکنند.
۱۷- فروشندگانی که دائماً حواس شان به گوشی موبایل یا چیزهای دیگر است.
۱۸- فروشندگانی که 20/ 80 نمی دانند( قانون 20/80 یکی از سودمند ترین قوانین در زمینه مدیریت زمان و زندگی است).
۱۹- فروشندگانی که در مورد کیفیت و کارایی کالاها و یا خدمات خود، اغراق میکنند.
۲۰- فروشندگانی که پشت شیشه ویترین نوشته اند اینجا اطلاعات نیست لطفا سوال نفرماید.
۲۱- فروشندگانی که فکر میکنند خودشان همه چیز را بلدند و دنبال آموزشهای بیشتر نمیروند.
۲۳- فروشندگانی که اگر مشتری سؤالی دربارۀ جنسی داشته باشد که آنها ندارند (اما میتوانند دربارهاش راهنمایی کنند، یا مغازههای اطراف را معرفی کنند)، فقط سرشان را به علامت ندانستن بالا میبرند و به خودشان زحمت کوچک ترین راهنمایی را هم نمیدهند
24- فروشندگانی که فقط میخواهند مشتری را هیجانی کنند تا بخرد، اما اصلاً توجه نمیکنند که شاید مشتری به آن کالا یا خدمات نیاز نداشته باشد.
۲۵- فروشندگانی که آستانه تحمل شان نسبت به سؤالات مشتری کم است از کوره در میروند.
۲۶- فروشندگانی که بقیۀ پول مشتری را با کالاهای کم قیمت دیگر میدهند، اما عذرخواهی نمیکنند که چون پول خُرد ندارند مجبور به این کار هستند و حق انتخاب هم به مشتری نمیدهند.
۲۷- فروشندگانی که ته ذهن شان فکر میکنند: فروش یعنی قالب کردن چیزی به دیگران.
۲۸- فروشندگانی که رفقای خود را پشت دخل میبرند و در حضور مشتری، صحبتهای بیربط با هم میکنند.
۲۹- فروشندگانی که ویترین و یا داخل مغازهشان بی نظم است.
۳۰- فروشندگانی که جنس خاک گرفته را از قفسه به مشتری میدهند و وقتی مشتری خواهش میکند آن را با یک دستمال پاک کنند یا یک کالای خاک نگرفته به او بدهند.
در خاتمه فروشندگانی که دانش تیپ شناسی مشتریان را ندارند.
منبع: اندیشه نو
گردآوریشده توسط شبکه پذیرش آگهی